شهری چند هزار ساله با اسامی ریز و درشت بسیار ، جی ، سپاهان ، اسپهان ،.... و به موازات آن زمامداران لایق و نالایقی که به خود دیده است. زمامدارانی که به ندرت خوش درخشیده اند. اما تاریخ اصفهان را در طول تاریخ پند آموز کرده اند.
آخرین زمامدار اصفهان در پایان دوران «حکومت بد نام کن» قاجاریه «ظل السلطان» حاکم مستبد دولتی و آقا نجفی حاکم مذهبی مردم اصفهان هستند که تاریخ تا توانسته در این قسمت روشنگری کرده است.
تاریخ میگوید: فردی که از دست «ظلم» ظل الهی به پدر تاج دار متوسل شده بود وقتی به اصفهان بازگشت و به خدمت ظل السلطان رسید تا با سفارش پدر از پسر داد بگیرد... اولین دستور ظل الهی این بود!! قلب اورا بشکافید!! تا ما ببینیم چه جراتی داشته که از ما در پیش سلطان صاحبقران شکایت برده است؟
به موازات این زمامداری بی کفایتانه ، حاج آقا نورالله نجفی نیز برای خود عدلیه و حکومت جداگانه ای داشته که نبض مذهبی شهر به دستش بوده. و بسیاری از کنش و واکنش های او نیز در تاریخ ثبت و ضبط است .
تاریخ اصفهان با شرح و بسط کامل به این زمامداری مفتضحانه پرداخته و پس از آن به سراغ دوران پهلوی رفته و آخرین استاندار آن اکبر زاد که از سال 1353 تا ظهور انقلاب اسلامی در اصفهان حضور داشته است و در پی با سقوط حکومت پهلوی ، انقلابیون یکی بعد از دیگری بر کرسی این استان نشستند.
اما دو نام از این تعداد استاندار بعد از انقلاب بیشتر در اذهان مردم نماند «کرباسچی» و «ملک مدنی» که ساده زیستان ساختمان استانداری را چند قدم پایین تر به کاخ تبدیل کردندو سپس در خفا و محرمانه با هماهنگی بالا دستی ها آب شُرب اصفهان را به منطقه کویری زادگاه خودشان بردند تا کاشی و سرامیک تولیدکنند و در واقع دو استان را به چالش بکشند.حالا نه یزدی ها می توانند آب مصرفی گذشته خود را به لب ببرند نه اصفهانی ها طاقت و تحمل بی آبی را دارند!!
این دونفر هم رفتند طلبه ای با لباس شخصی به نام کرباسچی و دیگری در میان دانشجویی مهندسی به نام ملک مدنی به سفارش و آشنایی رئیس جمهور خاتمی زمام اصفهان را به دست گرفتند.
این دو تن با لباس خدمت بیشترین جفا را در حق اصفهان و مردم آن انجام دادند....(به تاریخ مراجعه کنید)اما آنها هم رفتند . بعد از آنها بازهم استانداران و شهرداران دیگری هم آمدند و به جای خدمت به مردم در دریایا چاپلوسی ها از ذهن مردم رفتند...آنها هم ضمن تبعیت از حکومت مرکزی قدم مثمر ثمری برای این استان برنداشتند که همه به آمارهای بدون پشتوانه بسنده کردند. این مدیران خدوم حتی به عهد و پیمانی که با گلستان شهدای شهر در ابتدای ورود می بستند وفادار نمی ماندند. زیرا هیچکدام بعد از پایان مآموریت دیگر با این گلستان همیشه ارزشمند کاری نداشتندو با گل و شیرینی به آنجا نمی رفتند تا در وقت معزولی گزارشی مبسوط از مدت خدمت خود به «نور چشمان شهر» بدهند. شاید حتی از تصویر این شهدا و نگاه های معنا دارشان در تصاویر بر جای مانده بر قبر هرکدام ، هم واهمه داشتند.
با این همه تاریخ و مدیران لایق و نالایق آن به تاریخ پیوستند و مسئولین نگران به نقطه ای رسیدند که به سراغ افرادی بروند که هم محبوب مردم هستند هم خدمتگزار و هم امتحان پس داده.
در این میان قرعه فال بنام« مهدی جمالی نژاد» خورد. مدیری که ارزش خود را در زمان زمامداری شهرداری اصفهان نشان داده بود حالا می آمد تا شهری تشنه ، با هوای آلوده و دائم الاعتصاب را تحویل بگیرد بلکه بتواند قدمی از قدم بردارد.
او آمد و در همین مدت کوتاه با تلاشی شبانه روزی توانست التهاب شهر را تا حدود زیادی به کنترل در آورد. از اعتصابات بکاهد. و تا جایی که بشود از آلام مردم بکاهد.
حضور بدون تشریفات او در بین مردم ، نشست و برخاستش با مردم عادی ، روحیه باز و چهره خندان او که هیچگاه معنی تظاهر به خود نگرفت باعث شد تا مردم رمیده از سیاست های نابجا بازهم بر سر سفره اتحاد بنشینند و سعی کنند به همدلی با هم بپردازند.
حضور استاندار در میان رسانه ها که هرکدام با گرایش متفاوت به استقبال ایشان آمده بودند تا نشان دهند که مردم قدر کسانی که مخلصانه به همراهی آمده اند را ارج می نهند و استقبال رسانه ها نه از باب احساس که تنها از روش نقد و تفسیر و بررسی خدمات ایشان صورت گرفته است.گویای واقعیتی است که «جمالی نزاد» در همین مدت کوتاه توانسته!!
همه به خوبی میدانند که بسیاری از رسانه های شهر مجیز گوی هیچ قدرتی در استان نیستند و تنها به این بهاء می دهند که این فرد چه خدماتی به استان انجام داده است.
یکی از واهمه هایی که مدیران استان از حضور اینگونه رسانه های متعهد و پرسشگر دارند. به چالش کشیده شدن است. چالشی که ممکن است به کشیده شدن فرش قرمزی که به زیر پای آنها کشیده شده ختم شود.
به همین خاطر در بغل گوش استانداری که خود ازادانه با مطبوعات برخورد دارد.تیم رسانه ای مخصوص خود تشکیل میدهند و تمامی عیوبات خود را با کارت هدیه ای می خرند. اینگونه مدیران نمی دانند که کسی که بهشت میسازد به دستور خدا دم در بهشت از نفس می افتد. تنها لازم است یک رسانه متعهد در همان زمان هرچه آن مدیرنالایق با کارت هدیه خریده به نیم پشیزی بر باد بدهد.
این یاد آوری از این باب نیست که رسم سپاس از مدیران در حق رسانه ها گرفته شود که باید چون استاندار شهر این محبت شامل حال همه شود «منتقد و غیر منتقد». همین است که معتقدیم که «مهدی جمالی نژاد» نامی ماندگار در تاریخ اصفهان به ثبت خواهد رسید.
همان طوری که ما امروز تاریخ گذشتگان را ورق میزنیم ، آیندگان نیز تاریخ امروز ما را ورق خواهند زد. آن روز قضاوت ها عادلانه خواهد بود.بیایید برای آن روز در تاریخ سربلند بمانیم!