فرهاد مجیدی چند ماه قبل در یکی از حساس‌ترین برهه‌های تاریخی باشگاه استقلال بزرگ‌ترین ریسک زندگی ورزشی‌ا‌ش را انجام داد و حاضر شد به جای آندره‌آ استراماچونی هدایت آبی‌پوشان را برعهده بگیرد. فرهاد جانشین مربی‌ای شد که حداقل در آن مقطع روی سکو‌ها بسیار محبوب بود و نشستن روی صندلی‌ای که تا قبل از آن، این مرد ایتالیایی صاحبش بود قمار بسیار بزرگی محسوب می‌شد ولی مجیدی این کار را کرد و انصافاً باید اذعان کنیم که به غیر از مسابقه آخر مقابل گل‌گهر، تیمش در مسابقات دیگر عملکرد مطلوبی ارائه کرده است. البته برخی کارشناسان معتقدند نتایج خوب و بازی‌های زیبای استقلال مجیدی در واقع به خاطر باقی ماندن اثرات استراماچونی است و اتفاقاً خود فرهاد نیز تمایلی به تخریب عمارتی که معمار ایتالیایی بنا کرده بود، ندارد.جدا از این مسئله، تاریخ نشان داده که هرگاه استقلال سرمربیان خارجی‌اش را برکنار کرده و زمام امور را در اختیار یک سرمربی داخلی قرار داده، اتفاقات حاشیه‌ای فراوانی برای این تیم رخ می‌دهد. وقایعی که گاهی اوقات کاملاً به سود آبی‌ها شده البته در برخی موارد نیز ضرر هنگفتی به آن‌ها وارد کرده است. حالا باید ببینیم این بار شرایط به چه صورت پیش خواهد رفت.
بحران بعد از آب شدن مرد یخی
نتایجی که استقلال در زمستان سال ۷۸ با یوگنی سکوموروخوف کسب می‌کرد، اصلاً مورد رضایت هواداران و مدیران وقت باشگاه نبود به همین خاطر در اسفند ماه آن سال علی فتح‌ا... زاده سرمربی روسی تیم را برکنار کرده و منصور پورحیدری را مجاب کرد تا بی‌خیال هدایت تیم ملی شود و به استقلال برگردد. آبی‌ها در روز‌های آغازین روی کار آمدن پورحیدری اصلاً نتایج خوبی نمی‌گرفتند. ناکامی مقابل پرسپولیس و تساوی‌های متعدد حسابی هواداران را کلافه کرده بود، اما شرایط از اردیبهشت ۷۹ کاملاً بهتر شد و این تیم در نهایت علاوه بر کسب چند پیروزی متعدد در هفته‌های پایانی لیگ، توانست قهرمانی در جام‌حذفی را هم جشن بگیرد. عده‌ای از طرفداران استقلال در آن زمان تأکید داشتند اگر پورحیدری چند ماه زودتر می‌آمد، استقلال شاید حتی می‌توانست کاپ قهرمانی لیگ آزادگان در آن فصل را هم بالای سر ببرد.
درس عبرتی به نام کخ
داستان اخراج سرمربی خارجی استقلال در بهار سال ۸۲ هم تکرار شد ولی این بار آخر شاهنامه خوش نبود. نتایج ضعیف در اولین دوره لیگ قهرمانان آسیا و البته لیگ برتر خودمان موجب شد تا فتح‌ا... زاده که از قضا آن زمان هم مدیریت استقلال را برعهده داشت، به‌رغم میل باطنی نامه قطع همکاری با رولند کخ سرمربی آلمانی آبی‌ها را امضا کند و دوباره برای بهاری شدن خزان استقلال سراغ منصور پورحیدری برود، اما این تغییر نتوانست هیچ کمکی به تیم کند و آبی‌ها علاوه بر شکست مقابل پرسپولیس در جدال سنتی پایتخت، در جدول لیگ برتر هم سقوط جایگاه داشتند. آن‌ها زمان برکناری کخ روی پله هفتم ایستاده بودند، اما در پایان فصل عنوانی بهتر از نهمی نصیبشان نشد!
موفقیت پس از شفر
فرهاد مجیدی در مربیگری اصلاً باتجربه نیست ولی در قبول هدایت استقلال طی شرایط بحرانی تجربه فوق العاده ارزشمندی دارد. بهار امسال بود که وینفرد شفر را برکنار کردند و نیمکت تیم را در اختیار مجیدی گذاشتند. فرهاد هم نتایج بسیار خوبی در آن مقطع گرفت و طی هفت مسابقه داخلی و آسیایی مغلوب هیچ حریفی نشد. دقیقاً به همین خاطر بود که پس از به بن‌بست رسیدن مذاکرات برای بازگرداندن استراماچونی، مدیران باشگاه دوباره سراغ او رفتند. البته این بار شرایط کاملاً متفاوت است و مجیدی جانشین یک سرمربی موفق شده است. حالا دیگر اختیار با خود فرهاد است تا با نتایج خوبی که می‌گیرد تبدیل به مردی تاریخ‌ساز در باشگاه استقلال شود یا شرایط را به‌گونه‌ای رقم بزند که چند ماه دیگر خودش به قسمتی معمولی از تاریخ استقلال بدل شود که هر کس یاد نتایج او بیفتد، از بابت جدایی استراماچونی حسرت بخورد.